بهرام، مجنون را می شناخت
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۰۵۷۴۹
ایسنا/گیلان همسر شهید بهرام گلآور از سالها انتظارش میگوید، از چشمی که همیشه به درب منزل بود تا شاید عشقش از جزیره مجنون بازگردد، همانجایی که آخرین بار همرزمانش دیدند که برای نجات مجروحان شیمیایی رفت و دیگر نیامد.
سومین برنامه "به رسم ادب"؛ شب شعر شاعران گیلانی اینبار مصادف با ایام فاطمیه در منزل شهید بهرام گلآور در شهرستان بندرانزلی برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فاطمه زهیدی، همسر شهید بهرام گلآور
در حاشیه این ویژهبرنامه در گفتوگویی کوتاه به بخش هایی از زندگی مشترکشان اشاره کرد و گفت: از اول انقلاب در همه راهپیماییهایی که در بندرانزلی شرکت داشتم آقای گلآور را میدیدم و آشنایی من از ایشان به عنوان یک چهره انقلابی و اخلاقمدار بود.
وی افزود: همسر آقای کریمبخش دوست من بود و زمانی که آقای گلآور تصمیم به ازدواج گرفت، ایشان واسطه شد و ما به صورت سنتی زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. البته صحبت های اولیه را که انجام دادیم ایشان به عنوان ناظر کاروان به حج رفت و پس از بازگشت، ازدواج کردیم.
این همسر شهید در بخش دیگری از خاطراتش با بیان اینکه شهید گلآور در رشته علوم سیاسی مجاز به ورود به دانشگاه شده بود ولی شهادت برایش رقم خورد، گفت: بهرام همیشه منتقد تندروی بود و اعتقاد داشت همه امور باید در چارچوب مورد تاکید اسلام باشد تا در مخاطب اثرگذار باشد، در واقع همیشه و در امور مختلف بسیار اخلاقمدارانه برخورد می کرد.
فقر و ناراحتی مردم او را ناراحت می کرد و با درد و رنج مردم، غصه می خورد بارها که اندوهگین به منزل می آمد، از من دلجویی می کرد و می گفت از تو ناراحت نیستم، مسائل جامعه و ناراحتی مردم، من را غمگین کرده است.
زهیدی با بیان این شهید گلآور مسئول بخش فرهنگی جهاد سازندگی بود و یکی از کارهایی که هنوز در خاطرم مانده، ساخت ماکت سیر وقایع تا پیروزی انقلاب اسلامی بود، تصریح کرد: مهارت خاصی در این کار داشت و به زیبایی جریانات را در قالب آدمک و ماکت به تصویر می کشید. حتی جزیره مجنون را با دست های خودش درست کرده بود و همه می گفتند مثل کف دستش آنجا را می شناسد. همان جایی که شهید شد.دو بار که مدیر کاروان بود من هم با او به حج مشرف شدم و بعد از درگیری ایران و عربستان که منجر به تعطیلی حج شد، گفت می روم منطقه جنگی و قرار شد ما هم با او به اهواز برویم.
چهارم تیر سال ۶۷ آخرین باری بود که به مرخصی آمد. دو روز که در خانه بود مدام پیغام می دادند که به منطقه برگرد و او هم دوباره رفت. در پاتکی رژیم بعث، در جزیره مجنون شیمیایی زد علی رغم اینکه بسیاری از سربازان ایرانی به عقب برگشتند، شهید گلآور بسیاری از مجروحان را با دست، موتور و ماشین به پشت جبهه آورد و آخرین بار که با موتور رفت، دیگر نیامد.دوستانش گفتند تا آخرین لحظه او را دیدیم که سالم رفت و حتی بسیاری از مجروحان آن عملیات که به هوش آمدند گفتند گلآور ما را از آنجا نجات داد.
زهیدی از سالها انتظار می گوید و ادامه می دهد: بعد از اینکه اسرا آمدند و بهرام نیامد، همراه با پدر و مادرش به روابط عمومی سپاه تهران مراجعه کردیم و فیلم اسارتش را پیدا کردیم ولی آنجا به ما گفتند از این گروه، هیچ کدام بازنگشتند.
انتظار همچنان ادامه داشت تا بعد از چند سال تعدادی اسکلت همراه با پلاک آوردند. البته گردنی وجود نداشت که پلاک روی آن باشد.می گفتند بهرام آمد و ما فقط یک پلاک از او داشتیم و پس از آن با قلبمان شهادت بهرام را پذیرفتیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: شهيد بندر انزلي همسر شهید شب شعر استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی علمی و آموزشی گل آور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۰۵۷۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آسمانی شدن پدر شهید در نقنه
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای چهارمحال و بختیاری، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گفت: حاج عبدالعلی ملک پور پدر شهید محمد ملک پور در گذشت. مراسم تشیع و خاکسپاری وی امروز شنبه ۸ اردیبهشت ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه تا ۱۶ در آرامستان شهر نقنه برگزار میشود.
محمد ملک پور یکــم بهمن،۱۳۳۷ در شهرستان بروجن به دنیا آمد. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و سال ۱۳۵۹ ازدواج و صاحب یک دختر شد. به عنوان پاســدار در جبهه حضور یافت و نهم شهریور،۱۳۶۰ با سمت مســئول آموزش در بستان بر اثر اصابت گلوله به ســر، شهید شد. مزار او در گلستان شهدای شهر نقنه زادگاهش قرار دارد.